
به نظر ، راههای پیشگیری از وقوع به صور گوناگون امکانپذیر است که به چند مورد آن اشاره میکنم:
۱) یکی از راههای کاهش جرم در جامعه این است که از بزهدیدگی افراد جلوگیری کنیم و در کاهش مخاطرات و آسیبها و صدمات هنگام وقوع جرم تدابیر ثمربخشی اتخاذ نماییم.
۲) موقعیتها و مکانهای جرمزا و وضعیتهای مشکوک را شناسایی و به مردم با آگاهیسازی در مورد اماکن مشکوک و جرمخیز هشدار دهیم.
۳) اگر چه به موجب قانون کلیه قوانین به محض انتشار در روزنامه رسمی و گذشت پانزده روز از تاریخ انتشار لازمالاجرا است و جهل به قانون هم رافع مسئولیت کیفری نمیباشد اما به نظر تنها این یک فرض است و با واقعیت فاصله زیادی دارد، زیرا بسیاری از افراد اطلاع ندارند چه موضوعی جرم است و عمده علت این ناآگاهی، نارسایی و بحث اطلاعرسانی است که در اینجا میتوان نقش برجسته رسانهها را در این زمینه مورد توجه قرار داد.
۴) رسالت رسانهها ارتقای معلومات عمومی افراد و آموزش عمومی است و آموزش عام و همگانی در جهت جامعهپذیری و اجتماعی کردن شهروندان از اهم آنهاست.
۵) دولت باید برای رفع این مشکل و پیشگیری از وقوع جرم، طرح آموزش همگانی را با استفاده از رسانههای گروهی تدوین و جرم را در مرحله شکلگیری در نطفه خفه کند.
۶) خبرنگاران میتوانند مراجع کیفری را از مقدمات جرایم آگاه و باعث شوند که جرم را در مرحله شکلگیری خنثی کنند. در این خصوص باز هم نمیتوان نقش رسانهها و قابلیتهای مناسبی را که در این زمینه دارند و میتوانند موقعیتهای انتخاب جرم را افشا کنند نادیده گرفت.
۷) استفاده از آگاهی مردم از رسالت و ارائه پیامها و گزارشها و افشای برخی جرایم نیز از اهم مواردی است که میتواند وقوع جرایم را در مراحل ابتدایی برملا کند و موقعیتهای محل جرمزا را خنثی نماید.
۸) رسانهها قادرند جنبههای ترسانندگی مجازات را برجسته کنند تا همگان دریابند بزهکاران و اشخاصی که مرتکب جرم میشوند به سزای اعمال خود خواهند رسید و باز هم مدعی هستم که خبرنگاران و اربابان جراید به عنوان زبان گویای افراد جامعه در این راستا واقعیتها را به تصویر میکشند و خاطیان را شناسایی و رسوا مینمایند.
۹) پیش از نهادینه شدن یک کار سینمایی یا تلویزیونی و بهرهبرداری از ثمره کارشان، یک مشاور حقوقی یا کارشناس علم حقوق و یک جامعهشناس آگاه در این زمینه از ابتدا در کنار عوامل و سوژه سازندگان اثر، حضور مستمر داشته باشد که چنانچه فیلمنامه اشکالاتی از لحاظ مغایرت با قانون و عرف و شرع داشته باشد رفع گردد و هم گامی در جهت ایجاد جذابیت برداشته شود که متأسفانه هیچگونه تعاملی بین بخش هنری و قضایی به طور وضوح مشاهده نمیشود. باید تعامل مذکور به گونهای صورت گیرد تا با رسیدن به نقطه تعادل، جایگاه واقعی پلیس و قاضی در آثار هنری مشخص گردد.
۱۰) رسانهها میتوانند از مردم، نقلقول آنها و گفت و شنودشان استفاده و به راحتی پیامها و گزارشهای واقعی خود را ارائه کنند و در راستای افشای برخی جرایم، مسئولین امر را یاری دهند.
مردم انتظار دارند به لحظهای از ایثار آنان برسیم که به راحتی نقش، فداکاری و رسالت تلاششان را به وضوح لمس کنند، متخلفان احساس امنیت نکنند، برخورد قاطع با تخلف و متخلف سبب میشود که زمینه وقوع جرم را در آینده محو و نابود کند و جامعه احساس آسایش و امنیت نماید. (ستوده، ۱۳۸۶: ۱۳۴ و ۱۳۳)
پیشگیری مقدم از درمان است و این ضربالمثل متبادر به ذهن میشود که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. بایستی جایگاه پیشگیری از وقوع جرم را قبل از رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات و حلوفصل خصومات قرار داد، زیرا ارتکاب جرم، آثار و تبعات زیانباری را هم بر شخص مجرم و هم بر اعضای جامعه وارد میکند و به هیچوجه نمیتواند آثار و تبعات زیانبار و فرصتها و حرمتهای از دست رفته را جبران و مجرم و جامعه را به جایگاه قبل از وقوع جرم بازگرداند. متأسفانه مبارزه سرکوبگرانه یا به عبارتی استفاده از کیفر هرچند متنوع، در راستای اجرای قواعد حقوقی کیفری همیشه بعد از وقوع جرم صورت گرفته، در حالی که هدف از اجرای کیفر و تحمیل مجازاتها و حتی اقدامات تأمینی و تربیتی پیشگیری از وقوع جرم به صورت عام یا خاص برای جلوگیری از تکرار جرم بوده که علیرغم تحول و دستیابی به فناوری در کنترل جرایم حتی نسبت به مجرمینی که سابقه ارتکاب بزهکاری داشتهاند توفیق چندانی حاصل نشده است همانطور که هر روز شاهد صدها نمونه جرم و جنایت در صحنه روزگار و رسانههای جمعی و جراید کشور میباشیم! همانگونه که اشاره شد در نظام حیات اجتماعی اسلام همواره پیشگیری از وقوع جرم مقدم بر اصلاح مجرم است و بر این اساس دارای مبنای عقلائی است و به ضرص قاطع میتوان گفت برای پیشگیری از وقوع جرم، یکپنجم آنچه که برای اعمال مجازات هزینه میشود، هزینه نمیگردد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |
۲-۸-۱-آگاه سازی نهادهای نظارتی از سوی رسانهها
رسانهها مهمترین ابزار نظارتی هستند. رسانهها میتوانند نهادهای نظارتی کیفری را از مقدمات جرایمآگاه کنند و مانع وقوع جرم از همان مرحله اول شکلگیری شوند. رسانههای گروهی میتوانند از مردم نیز در این زمینه استفاده کنند؛ زیرا مردم میتوانند به راحتی پیامها و گزارشهای خود را ارائه کرده و در راستای افشای برخی از جرایم که ممکن است به وقوع بپیوندد، آگاهی دهند. یکی دیگر از نقشهای رسانهها ایجاد قبح اجتماعی و حـسـاسـیت در زمینه جرایم است. در برخی جوامع متأسفانه بعضی از جرایم قبح ندارند، همانند جرایم مالیاتی و قاچاق کالا و ارز که حساسیت زیادی درباره آنها وجود ندارد و حتی در برخی از کشورها فرار از مالیات نوعی زرنگی محسوب می شود، در نتیجه برانگیختن حساسیت عمومیاز سوی رسانهها کارگشاست.
۲-۸-۲-نقش رسانهها در آموزش عمومی
رسانههای گروهی از ظرفیتها و قابلیتهای مؤثری در بحث آموزشی و نظارتی در پیشگیری از وقوع جرایم برخوردارند که مورد توجهجامعهشناسان، جرمشناسان و سیاستگذاران و در راس آن سازمان ملل قرار دارد.
خوشبختانه لایحهای که قوه قضاییه تحت عنوان پیشگیری از وقوع جرم تهیه کرده، بسیاری از مشکلات را رفع میکند و طلیعه ای مؤثر است که مـیتـواند در بحث پیشگیری از وقوع جرم، کارکردها را مورد توجه قرار دهد و ساز و کار رسانههای گروهی را در پیشگیری از وقوع جرم بیشتر لحاظ کند. کارکردهای منفی رسانهها که ممکن است در اشاعه جرم تأثیر داشته باشد، مستقل است و به بحث بدآموزیها و اشاعه افکار منحرف، بهویژه تلقینپذیری روی برخی افراد بهخصوص کودکان و نوجوانانی که قابلیت تأثیرپذیری بیشتری دارند، برمیگردد. از همین رو رسانههامیتوانند کارکردهای منفی را بزدایند و خود در اشاعه جرم مؤثر نباشند. نقش دیگری که جامعه مدنی میتواند در این زمینه داشته باشد، حمایت به ویژه از افرادی است که ممکن است در معرض جرایمیقرار گیرند که با رفع نیازهای آنها در ارتباط است؛ البته رسانههای گروهی در اینباره فقط میتوانند زمینهسازی کنند و نهادهای دیگر همچون NGOها و نهادهای خیریه میتوانند در این زمینه مفید باشند. کارکرد دیگر نهادهای مدنی را در زمینه پیشگیری از وقوع جرایم نقش نظارتی آنها درباره پدیده مجرمانه، به ویژه مقابله با آن عنوان کرد که امروز در دنیا مطرح بوده و در این راستا مورد توجه است. رسانههای گروهی در پیشگیری از وقوع جرم نقش آموزشی و نظارتی دارنــد. در بـحـث آمـوزش، فـلـسـفـه پیدایش، هدف و رسالت رسانه در ارتقای معلومات عمومیافراد و آموزشهــای عمومیخلاصه میشود. آمـوزشـی کـه رسانههای گروهی میتوانند در جهت پیشگیری از وقوع جرم داشته باشند آموزش عمومی همگانی برای جامعهپذیری و یا اجتماعی کردن شهروندان و بحث کارکرد آموزشی خاص؛ یعنی آموزشهای خاص همگانی در جهت پیشگیری از خود جرم است که به پیشگیری از بزهدیدگی افراد مربوط میشود.
۲-۸-۳-نقش آموزش درجامعه پذیری افراد
آموزش، سنگبنای تربیت است و نقش اساسی در جامعهپذیری افراد دارد. رسانههای گروهی با تـوجـه بـه ویژگیهای خاصی که دارند از جمله گستردگی، کثرت مـخـاطـبـان، سـرعـت انـتقال و وسعت انتشار میتوانند در این زمینه بسیار مؤثر بـاشـنـد. بـه طـوری که بسیاری از کارشناسان میگـویند رسانههای گروهی بهویژه در انتقال ارزشها و باورهای مورد قبول یک جامعه به گونهای که افراد جامعهپذیریشان بالا رود، مؤثرند و میتوان از آنها به عنوان ابزارهای تربیتی غیراجباری استفاده کرد. قانون اساسی نیز این مسئله را مورد توجه قرار داده است و استفاده صحیح از آن دارد. بسیاری از مــردماز حـقــوق خــود آگــاهــی نــدارنـد و رسانههای گروهی با آموزشهای حقوقی که البته باید به زبان ساده باشد، در این زمینه میتوانند اطلاعرسانی کنند؛ به طور مثال در مورد حقوق شهروندی؛ به این ترتیب مردم با آگاهی از حقوق خود میتوانند در حد بدیهیات اولیه از خود دفاع کنند. مهمترین موضوع در جرمشناسی، بحث ارتقای فرهنگ خودایمنسازی اسـت. بدین معنا کـه مـردم خودایمنسازی جانی و مالی را آموزش میبینند تا خود در پیشگیری از وقوع جرم مؤثر باشند. فرهنگ خودایمنسازی در رسانههای گروهی میتواند از دو طریق جلوگیری از به مخاطره افتادن و کاهش مخاطرات، آسیبها و صدمات ناشی از آن محقق شود. (ستوده، ۱۳۸۶:ص ۱۳۳)
۲-۸-۴-رسانه ها و امنیت عمومی
رسانهها در دنیای کنونی بسیار پیچیده و در عین حال متنوعند. بر این اساس، رسانهها در روند تثبیت یا وفاق و امنیتعمومی و پیشگیری از وقوع جرم، مشارکت همهجانبه مردم در تأمین امنیت عمومیو شرکت در نظام عدالت کیفری با نقشها و کارکردهای مختلفی، نمود مییابند؛کارکردهایی که برآمده از توجه یا بیتوجهی به ساختار فرهنگی جامعه و شدت و شتاب تغییرات آن است. رسانههای جمعی در فرآیند تداخل ضروریات اجتماعی و فرهنگی که از شتابزدگی تاریخ در عصر ما نشأت میگیرد، میتوانند نقش سازنده داشته باشند. آنها میتوانند از طریق تحکیم و تعمیق پیوندهای مذهبی، ملی، فرهنگی و تاریخی به تشدید توسعه بپردازند. روشن است که در یک نظام هماهنگ رسانهای، انسجام و پایداری توسعه و در نتیجه تقویت امنیت اجتماعی مدنظر است؛ اما در از هم گسیختگی رسانهها ، تهدید امنیت اجتماعی و زوال آن به طور قطع قابل پیش بینی است.
یک کارشناس نیز با بیان اینکه اساساً ژورنالیست در حوزههای مختلف کشور ما بد تعریف شده است، تصریح کرد: گاه وقتی به عنوان مستشار برای حفظ نصاب قانونی هیئت قضایی در دادگاه کیفری استان تهران حضور مییابم، متأسفانه برخی خبرنگاران را مشاهده میکنم که تنها به دنبال شکار لحظههایی کاذب و انتشار عناوینی جذاب هستند تا تنها بخشهایی از صفحه روزنامه خود را پرکنند. چرا خبرنگار جنایی نباید خود دانشجوی حقوق باشد تا به دنبال پیگیری یک سوژه خبری روی آن موضوع تحلیل بنویسد و از این طریق وظیفه خود را انجام دهد. وی معتقد است برای پیشگیری از وقوع جرم باید ردیف بودجهای خاص در قوهقضاییه مدنظر قرار گیرد. سیستم قضایی باید یک بخش رسانهای مستند داشته باشد تا دستاوردهای این بخش برای افراد خاص به نمایش درآمده و مورد بهرهبرداری قرار گیرد.در برخی آثار تلویزیونی یا سینمایی گاه قاضی موضوعیت خود را از دست میدهد و نشان داده نمیشود. باید تعامل مذکور به گونهای صورت گیرد تا با رسیدن به یک نقطهتعادل، جایگاه واقعی پلیس و قاضی در آثار هنری مشخص شود. (ستوده، ۱۳۸۶: ص ۱۳۳)
۲-۸-۵-مجرمان خود را مجرم نمیدانند
عمده کسانی که مرتکب جرم میشوند از نگاه خود مجرم نیستند. حال در این وضعیت ما چارهای جز مدیریت نداریم؛یعنی باید آن نگاههای جرمشناسی یا آرمانخواهانه کنار گذاشته شود و به جای آن کنترل و مدیریت مدنظر قرار گیرد. متولیان فرهنگی ما نیز باید بپذیرند که چارهای جز مدیریت شرایط وجود ندارد و نگاه مدیریتی تنها راه حل موجود است.
۲-۸-۶-رسانه ها و انحرافات اجتماعی
امروزه صاحبنظران علوم ارتباطات با اذعان به توانایی شگرف رسانههای جمعی در شکل دهی افکار، نگرشها و رفتار افراد، مطالعات مختلفی را در مورد سنجش میزان و نوع تأثیرات رسانهها انجام میدهند. آنان بیان میدارند که وسائل ارتباط جمعی قادرند با کارکردهای منفی و تخطی از اخلاق رسانهای، سلامت فکری و اخلاقی آحاد جامعه را تهدید کنند و الگوهای نابهنجار رفتاری را در جامعه تثبیت نمایند و از سوی دیگر میتوانند با توجه به کارایی و توان رسانهها، نرخ وقوع انحرافات اجتماعی را کاهش دهند. برخی از کارشناسان بر ضرورت اطلاع رسانی به هنگام، جامع و مفید درباره وقوع جرم و علل شکل گیری آن با هدف جلوگیری از دامنه جنایات تاکید می کنند. اما برخی دیگر معتقدند که گروهی از مطبوعات و بعضا سیما شیوه های ارتکاب جرم را بر اصل اطلاع رسانی ترجیح داده اند و باید در این باره روش ها را بازنگری کرد. در این نکته شکی نیست که از زمان وقوع جرم تا زمان انتشار آن فاصله ای بسیار کوتاه وجود دارد. هیچ خبری را نمی توان سربسته نگاه داشت بلکه اصرار بر این شیوه نادرست زمینه گسترش شایعات و افزایش شاخ و برگ های یک حادثه را ایجاد می کند. دست اندرکاران چرخه تولید در رسانه های گروهی اعم از مطبوعات، تلویزیون، رادیو به خوبی می دانند هر پدیده در قالب خبر، گزارش، فیلم سینمایی، مجموعه های تلویزیونی و برنامه های رادیو با انبوه مخاطبان با استعدادها، افکار، روحیه و شرایط زیستی، فرهنگی اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی مختلف سر و کار دارند. هرگونه تولید این گروه رسانه ای تاثیر مستقیم بر نبض و تحرک اقشار جامعه می گذارد. یک رسانه می تواند مخاطبان خود را به درستی هدایت کند یا افرادی پرخاشگر و خشونت طلب و سرکش را پرورش دهد. خبرهای حوادث نیز به سهم خود نقشی تاثیرگذار در این بازپروری دارد. اما مهمتر از رسانه های نوشتاری و شنیداری، صفحه جادویی تلویزیون است این رسانه به واسطه آن که عنصر تصویر و طنین صدا توامان دارد مخاطبان را جذب می کند. قتل، جنایت و اختلافات خانوادگی، انواع سرقت و درگیری از جمله موضوعاتی هستند که مورد توجه مخاطبان رسانه ها قرار می گیرد. این در حالی است که در انعکاس حوادث از آنجایی که فاقد تحلیل کارشناسی است، تاثیر نامطلوبی بر خوانندگان و در نتیجه کاهش احساس امنیت را در بر دارد. امروزه تقریبا همه رسانه ها درباره این قبیل جرایم خشونت آمیز مطالبی را درج می کنند. انتشار مکرر اینگونه اخبار بر ذهنیت مردم تاثیر نامطلوبی گذاشته و احساس ناامنی را در سطح جامعه تقویت می کند که البته این امر نیازمند بررسی و کنکاش و ارزیابی دقیق کارشناسان و متولیان امر است. توجه به آثار منفی رسانه از دیرباز مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و پیوسته تحقیقات بسیاری درخصوص نقش رسانه ها در ارتکاب جرایم و حتی ناامنی صورت گرفته است. وقتی سخن از امنیت روانی و پیوند آن با عملکرد رسانه می رود، مقصود ما این است که محتوای رسانه پس از پخش می تواند احساس امنیت خاطر، اعتماد، بر آورده شدن انتظارات و نیازها و دلگرمی را برای مخاطب به همراه آورد و ناامنی روانی یا عدم امنیت روانی آن است که محتوای رسانه پس از پخش، احساس ترس، اضطراب، بی ثباتی،اغتشاش ذهنی و … را در مخاطب ایجاد کند. وقتی که اخباری پیرامون اغتشاش، خشونت و اوباشگری در مطبوعات و صدا و سیما انتشار می یابد موجب ناامنی روانی می شود به عبارتی این اخبار در مخاطب از اینکه در دنیای پر آشوب زندگی می کند ایجاد بدبینی و ترس می کند و همین ناامنی روانی در فعالیت ها یا حیات اجتماعی نوعی اختلاف و بی اعتمادی و ترس و هیجان های کاذب و اضطراب در حیات اجتماعی و خانواده ها ظاهرمی شود. نابسامانی اجتماعی و ناامنی اجتماعی هم قطعاً در تخلفات فردی، بی توجهی به ضوابط یا بزهکاری تاثیر منفی خواهد گذاشت . البته گزارش این گونه انحرافات اجتماعی توسط رسانهها چنانچه با تحلیل و تبیین آسیب های آنها و به منظور حفظ جامعه از گسترش انحرافات صورت گیرد ، امری مفید، بلکه ضروری است که ضمن افزایش آگاهی مخاطبین رسانهها، موجب میشود که رفتار اجتماعی خود را براین اساس تنظیم نمایند و از پیامدهای کجرویهای اجتماعی در امان باشند. آنها باید در کنار ذکر حوادث، به جنبه عبرت آموزی حوادث جهت پیشگیری از وقوع انحراف توجه داشته باشند و در این راستا، به تحلیل انحرافات و راه های مبارزه با آن و شیوه های جایگزینی مثبت آنها اشاره نمایند و اگر به صرف نقل و ذکر انحرافات اکتفا شود، افزایش دامنه و نوع کارکردهای منفی رسانهها دور از انتظار نخواهد بود. شناسایی عوامل تأثیرگذار در پیشگیری از وقوع جرم، شناسایی عوامل و نهادهای مسئول در امر پیشگیری از وقوع جرم و ارزیابی عملکرد آنان، بهرهوری از تجارب اساتید علم حقوق، حوزه و دانشگاه و ایجاد ارتباط هرچه بیشتر با آنها، ارتباط مداوم مردم با رسانهها (صداوسیما، مطبوعات، ماهواره، اینترنت و غیره)، همکاری صادقانه با دستگاه قضایی و نیروهای انتظامی اعم از نیروهای زمینی، هوایی و دریایی و در جریان قرار دادن آنها در صورت مشاهده عوامل مشکوک و نابهنجاریهای جامعه از جمله عواملی هستند که پیشگیری از وقوع جرم را در شناسایی عوامل مخرب و جنایتکار تسهیل نموده و آسایش و امنیت جامعه را از لوث وجود تبهکارشان نجات خواهد داد و نهایتاً اقدامات پیشگیرانه از جرم سبب خواهد شد که زمینه برای پرورش جنایتکاران حرفهای مساعد نشود. (ستوده، ۱۳۸۶:ص ۱۳۳)
فصل سوم:
روش شناسی تحقیق
همانطور که قبلاً عرض کردیم در فصل سوم در نظر داریم تا به طور کلی روش تحقیق و انجام پژوهش را به صورت مفصل شرح داده و اینکه محیط و محلی را که قرار است در آن مطالعات خود را اجرایی کنیم از تمام ابعاد و زوایا شناسایی نماییم در ادامه خواهید دید که در این فصل به بررسی و مطالعه ویژگیهای آب و هوا، دما، رطوبت، انسان اجتماعی، خصوصیت جمعیتی میپردازیم و شاید در تصور خود بگویید که پرداختن به این امور ربطی به تحقیق و موضوع ما ندارد ولی باید خاطر نشان کنیم که آنچنان هم بیربط نیست، چرا که محیطی که در آن این تحقیقات انجام گردید باید طبق روش و اصول تحقیق کاملاً شناخته شده باشد تا در هنگام تحلیل دادهها و اطلاعات مورد نظر این ویژگیها در نظر گرفته شود و بدون شناخت و در نظر گرفتن ویژگیهای یک محیط، امکان مطالعه در خصوص موضوعات مرتبط با آن محیط امکان پذیر نیست.
۳-۱- مقدمه
در این فصل اطلاعات و گزارشی از چگونگی مراحل انجام روش تحقیق، ارائه می گردد. این مراحل شامل نوع تحقیق، جامعه آماری پژوهش، نمونه آماری، روش نمونه گیری، حجم نمونه، اطلاعات کلی از خصوصیات نمونه آماری، ابزارهای گردآوری داده های تحقیق ، روایی و پایایی ابزارهای اندازه گیری و پرسشنامه و روش های آماری بکار گرفته شده جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادههای آماری، از مهم ترین عناوینی است که در این فصل از پژوهش مورد بحث و توجه قرار گرفت.
۳-۲-روش تحقیق
روش تحقیق دراین پژوهش توصیفی ازنوع کاربردی می باشد درمطالعات توصیفی برخلاف مطالعاتی که هدفشان کشف روابط علت و معلولی است هدف توصیف منظم و مدون موقعیتی ویژه بصورت واقعی و عینی یعنی(آنچه هست) می باشد.(نادری و سیف نراقی ،۱۳۶۸،ص ۶۲).
این تحقیق ازآنجایی که به بررسی وضع موجود می پردازد در قلمرو تحقیقات توصیفی قرار دارد و از آنجایی که به بررسی میزان تاثیر برنامه های شبکه جهانبین بر وقوع یا پیشگیری از جرم در استان چهارمحال و بختیاری می پردازد تحقیق از نوع پیمایشی می باشد.
تحقیق را به عنوان کوششی منظم جهت فراهم نمودن پاسخ یا پاسخهایی به سؤالات مورد نظر تعریف کردهاند. هدف اصلی هر تحقیق حل یک مشکل یا پاسخگویی به یک سؤال و یا دستیابی به روابط بین متغییرهاست، تحقیق و پژوهشی برای آگاهی و شناخت مجهولات و پیبردن به مسائل ناشناخته صورت میگیرد در انسان میل به داشتن و کشف حقایق حالت فطری داشته و همین امر یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت امر تحقیق و ایجاد روشهای مختلف بوده است انسان همواره برای رسیدن به مقصود و حل مشکلات, راههای مختلف را تجربه مینماید و مناسبترین راه و روش را انتخاب میکند بنابراین روش تحقیق عبارت از بکارگیری راه و روش خاصی است که اطلاعات مناسبتر و بیشتر را درباره موضوع مورد مطالعه فراهم نموده و عوامل و علل مرتبط بدان را مشخص نماید.در علوم مختلف از روشهای مخصوص و متفاوت برای مطالعه و بررسی استفاده میشود تا شناخت موضوع تحت بررسی را ممکن گرداند درعلوم انسانی نیز روشهای تحقیق بصورتهای گوناگون تقسیمبندی شدهاند. (سرمد، ۱۳۸۰ :ص ۱۴۰) این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است. همچنین همبستگی رابطه میان متغیرها بر اساس هدف تحقیق تجزیه و تحلیل می گردد.
۳-۳-جامعه آماری
به نظر آذر و همکاران(۱۳۷۷) جامع هیا جمعیت عبارت است از « تعدادی از عناصر مطلوب مورد نظر که حداقل دارای یک صفت مشخصه باشند. صفت مشخصه، صفتی است که بین همه ی عناصر جامعه آماری مشترک و متمایز کنندهی جامعهی آماری از سایر جوامع باشد. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه افراد مخاطب شبکه جهان بین در استان چهارمحال و بختیاری می باشد.
۳-۴-نمونه و روش نمونه گیری
۳-۴-۱-نمونه: